امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 20 روز سن داره

مو طلایی

پسر بابا

سلام به تو گل پسر شیرینی مثل عسل سلام به تو نازنین رو زانوی من بشین سلام عزیزترینم تو دنیا بهترینم سلام به روی ماهت تو قلب بابا جایت موهات به نرمی پر بابارو از یاد نبر چشات مث آسمون قدر بابا رو بدون قد و بالای کوتاه صورت داری مثل ماه کاشکی زبون وا کنی بابایی بابایی کنی آخ قربون اون صدات بابا بابا گفتنات فدای اون خنده هات تاتی تاتی کردنات گل پسر نازنازی کی ما بریم توپ بازی بزرگ بشی الهی گلم چه قدر تو ماهی بشی تو ای مهربون واسه ی بابا همزبون ...
21 آذر 1392

نصیحت مادرانه......

اگر می‌دانستم این آخرین دقایقی است که تو را می‌بینم،به تو می‌گفتم  «دوستت دارم» و نمی‌پنداشتم تو خود این را می‌دانی.  همیشه فردایی  نیست تازندگی فرصت دیگری برای جبران  این غفلتها به ما دهد. کسانی  را که دوست داری همیشه کنارخود داشته باش و بگو چقدر به آنها  علاقه  و نیاز داری. مراقبشان باش. به خودت این فرصـت را بده  تا  بگـویی: «مرا  ببـخش»، «متاسفم»، «خواهـش می‌کنم» «ممنونم»  و از...
20 آذر 1392

مهربان خدای خوب من ...

مهربان خدای خوب من  بخاطر آرامشی که به من ارزانی داشتی از تو ممنونم.  بخاطر رفع همه دغدغه ها و امنیتم از تو ممنونم.  بخاطر جسم سالم و نشاط و شادابی ام از تو ممنونم.  بخاطر نیت پاک و قلب مهربانم از تو ممنونم.  بخاطر آگاهی و دانایی ام از تو ممنونم.  بخاطر گذشت و بخششم از تو ممنونم.  نازنین خدای خوب من  بخاطر امیدواری به لطف بی پایانت از تو ممنونم.  بخاطر رزق و روزی حلال و فراوانم از تو ممنونم.  بخاطر همنشینی با خوبانت از تو ممنونم.  بخاطر خانواده خوبم از تو ممنونم.  بخاطر توفیق بندگی ام از تو ممنونم.  بخاطر زندگی جدیدم از تو ممنونم.  بخاطر م...
20 آذر 1392

نامه اي به پسر قشنگم.............

فرزند عزیزم آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی صبور باش و مرا درک کن   اگر هنگام غذا خوردن، لباس هایم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم صبور باش و به یاد بیاور که همین کارها را به تو یاد دادم   اگر زمانی که صحبت میکنم حرفهایم تکراری و خسته کننده است صبور باش و حرفهایم را قطع نکن و به حرفهایم گوش فرا ده، همانگونه که من در دوران کودکی به حرفهای تکراریت و بارها با عشق گوش فرا دادم   اگر زمانی را برای تعویض من میگذاری با عصبانیت این کار را نکن و به یاد بیاور، وقتی کوچک بودی، من نیز مجبور می شدم روزی چند بار لباسهایت را عو...
20 آذر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مو طلایی می باشد